خدایا
تنهایی شده عذاب این روزای من
امروز انقدر احساس تنهایی می کردم که حس کردم خودمو باید دیگه بکشم ! من که این کارو نمیکنم اما این تنهایی سوهان روحم شده مخصوصا وقتی رابطه های خوب بقیه رو میبینم تازه مخم سوت میکشه تمام طرد شدنامو واسم یاداوری میکنه
من یه دخترم و خدا جوری افریده که خواسته بشه حالا من هبچ وقت توسط کسی خواسته نشدم و تازه طرد هم شدم تازه مسخره هم شدم تازه تو سرمم زدن تازه نداشته هامو به رخم کشیدن و مقایسه ام کردن
پس چطور الان سرپام ؟ چطور زنده م ؟ با چه امیدی دارم ادامه میدم ؟
قلبم تیکه تیکه میشه
خدا مثل همیشه سکوت کرده
میبینه و هیچ کاری واسه دل هزار تیکه من نمیکنه
با روح و روان من چکار کردن که دیگه نمیتونم برگردم و اون دختر سابق بشم ؟
خدایا با من چه کردن که هر چی تلاش میکنم یادم بره و فراموش کنم اما با کوچکترین رفتار همشون واسن زنده میشن ؟
خدایا چه بلایی سر من اومده که نمیتونم ادامه بدم دیگه
خدایا تنهایی داره منو از پا درمیاره
جونه منو گرفته
نفس منو بند اورده
تو چاره کن .
من دارم از تو هم نا امید میشم دیگه
تازه ,تیکه ,هم ,منو ,تنهایی ,خواسته ,شدم تازه ,دارم از ,از پا ,هم شدم ,کردن که
درباره این سایت